نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

مهاجران آفریقایی آمریکایی بعنوان مسافران بی وقفه در پی بازیابی خود در جامعه ی وحشیانه و چند ملیتی آمریکا به مثابه شخصیت فلانور ست که خود سرگردانِ جهانی ست در پی یافتن خود. این همان خودی ست که صورت وجودی فرا منطقه ای اش و اعمال دراماتیکش کالبد مناسبی در بافت نمایشی پست مدرن آفریقایی آمریکایی یافته ست.شخصیتهای ویلسون به جهت برخورداری از هویت نمایشیِ در تقابل با غیر خود و بعنوان جوینده ای برای خودِ سرگردانشان میتوانند بهترین نمود فلانور عصر حاضر باشند. این مطالعه با بکارگیری تعاریف و نظریات فلانور از دیدگاه بودلر و بنجامین در صدد نشان دادن شخصیت بوی ویلی بعنوان فلانور آفریقایی آمریکایی در نمایشنامه ی "درس پیانو"(1990) اثر اگوست ویلسون ست. بعلاوه از منظر مفهوم پست مدرن رزیوم برگرفته از "هزار فلاتِ"(1980) دلوز و گتاری، این پژوهش بر آن ست تا نشان دهد چگونه دگرگونی هویتی این شخصیت به سمت فلانورِ آفریقایی آمریکایی میتواند بستر مناسبی برای دیدگاه مستقل دراماتیک و پست مدرن ویلسون به منظور بازنمایی صحیح تاریخ نگاری سیاه پوستان باشد. افزون بر این با درنظر گرفتن تمرکز ویژه ی ویلسون به نقش کلیدی شخصیت به حاشیه رانده شده بوی ویلی بعنوان روح جنگجو درارائه ی راویتی موثق از تاریخ آفریقایی آمریکایی ، این مطالعه نشان خواهد داد چگونه ماهیت چندگانه شخصیت نمایشنامه ویلسون بارزترین نمود گوناگونی ماهیت و دگرگونی مکانی _ زمانی شخصیت فلانور ست.

کلیدواژه‌ها