نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 آموزش زبان انگلیسی ،دانشکده علوم انسانی، دانشگاه ارشاد دماوند، تهران ، ایران

2 استادیار دانشگاه امام صادق. تهران. ایران

3 گروه TEFL، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه ارشاد دماوند، تهران، ایران

چکیده

متأثر از تحولات اخیر در کشورهای غربی در زمینه‌ی آموزش فراگیر که در ترازبانگی در آموزش زبان منعکس شده است، این مطالعه به بررسی چگونگی گسترش افق‌های زبانی در آموزشکده‌های زبان و دانشگاه‌های ایران توسط ترازبانگی می‌پردازد. این تحقیق به‌عنوان یک پژوهش کیفی به‌طور خاص بر معلمان انگلیسی بااهداف عمومی (EGP) و انگلیسی بااهداف ویژه (ESP) و دانش‌آموزان ایرانی تمرکز دارد تا ادراکات و رویکردهای ترازبانگی آن‌ها در کلاس درس و نحوه‌ی در نظر گرفتن آن را تحلیل کند. به همین منظور، گروهی متشکل از معلمان EGP و ESP مصاحبه شدند و کلاس‌های درس آن‌ها مورد مشاهده قرار گرفت. به برخی از دانش‌آموزان‌شان نیز پرسشنامه‌ای داده شد تا چگونه ترازبانگی را ارزیابی شود. نتایج نشان داد که محدودیت‌های روش‌شناختی و عملی در پیاده‌سازی رویکردهای ترازبانگی در زمینه‌های آموزشی ایران وجود دارد که در آن دوزبانگی/چندزبانگی در چارچوب سنتی زبان مادری در مقابل زبان‌های خارجی تعریف می‌شود. یافته قابل توجه این تحقیق، علاقه بیشتربرای ترازبانگی در بین آموزگارانی بود که به سه زبان یا بیشتر مسلط بودند. علاوه بر این، معلمان و دانش‌آموزان در محیط دانشگاهی آموزش زبان ازترازبانگی بیشتر استقبال کردند، در حالی که تعریف آن را در استفاده از L1 محدود کردند. این مطالعه پیشرو در آموزش دوزبانه/چندزبانه در ایران، کاربردهای مهمی برای معلمان، کنشگران در آموزش و سیاست‌گذارانی دارد که در فضاهای آموزشی دویا چندزبانه فعالیت می‌کنند. این مسیر تحقیق در ترازبانگی می‌تواند افق‌های زبانی جدید را در ایران را گسترش دهد و به تاکید بر اهمیت آموزش زبان‌های اقلیت در تقویت فضاهای دو/چندزبانه در کشور منتهی شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات